کلبه غم
تنها تو یی که شکل تمام گذشته هام دل میدهم به قدر مسلم برای تو همبازی قدیمی این حوض کهنه ام؛ با اشک های جاری ومبهم برای تو از گلفروش توی خیابان شنیده ای؟ گل می خرم؛به طرز منظم برای تو؟!... مثل عروسکی که نشسته بدون پلک زل میزنم؛ به هر که در عالم برای تو کودک شدم :ببین! تو رهایم نکن که بعد: لج میکنم به دیدن هر دم برای تو.... □□ □□ یادش به خیر چادر مشکییت کجاست؟... تا من سرت کنم و بچرخی برای من!...... □□ □□ این خاطرات غم زده اصلا قشنگ نیست!
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |